"از پرواز نور چشمی مامان پیش خدا"                                                                                  "از پرواز نور چشمی مامان پیش خدا" ، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

دلنوشته های مامان بـــــــــــــهار

هنوزم میخوامت گلــــــــــــــــــــــــــــم

سلام گلــــــــــــــــــــــــــم عزیزه مامان ازم دلخور نشی که نمیام برات بنویسم نمیتونم بخدا نمیتونم روزی صدبار به وبلاگت سر میزنم هر روز چکش میکنم که سر جاش هست یا نه انگار دنبال یه چیزی ام میام ببینم هستی یا نه، اون کابوس تموم شده یا نه، اما.......... گل مامان اون دنیا بهت خوش میگذره؟خدا دوست داره؟داری مامانو میبینی؟ دوسم داری یا نه؟ عزیز مامان کاش من میمیردم و با مرگم میتونستم هدیه زندگی رو به تو میدادم وقتی میبینم تو رفتی و من زنده ام از خودم بدم میاد که نتونستم امانتداری کنم نتونستم وجود بیگناهتو به دنیا تقدیم کنم ...... همش فکر میکنم لایق نبودم که نتونستم .......... میخواستم مامان خوبی باشم ...
5 ارديبهشت 1391